paransaparansa، تا این لحظه: 9 سال و 7 ماه و 1 روز سن داره

پرنسای من

تو آمدی و خدا خواست دخترم باشی

و بهترین غزل توی دفترم باشی

تو آمدی که بخندی .خدا به من خندید   

بیا گلم که خدا خواست که کودکم باشی

تو آمدی و خدا خواست دخترم باشی

بهترین غزل توی دفترم باشی

خدا کند که پر از عشق مادرت باشی

خدا کند که پر از مهر مادرم باشی (ستاره ی پروینم)

تو آمدی و  خدا خواست از همان اول

تمام دلخوشی روز آخرم باشی 

پرنسای 4ماهه ی من

سلام به دوستای گلم خوبید خوشید سلامتیددد ان شاالله که هستید من بعد از غیبت طولانی اومدم به وبلاگ دختری گلم...واقعععععا وقت نمیشه و همش درگیر پرنسا خانومم... دخترم الان 4ماه و 12روزشه....خیلی روزای شیرینیه از کاراش بگممممممممم با قهقهه برامون میخنده.....باباش میبرش پیش یخچال و یه مگنت رو یخچال هست تلاااااشش میکنه اونو برداره و با تلاش فراووون دستشو متمرکز میونه روش و میکشش درش میاره زوود میبره  سمت دهنش که بخوره قربونش بشمممممممممم ...خیلی تلاش میکنه غلت بزنه ولی هنوز موفق نشده...حدیدا هم دستشو زووور میزنه به پاش برسه که نمیرسههه واییییییییییی خلاصه کنممممممممممم شده عشق خونه چراغ خونه وقتی ...
11 بهمن 1393

خاطره ی زابمان

میدونم که خیلی وقته گذشته و من ننوشتم... راستی سلام .. خوبید خوشید ما ام خوبیم الحمدالله دختر نازم که 29شهریور زمینی شد و من حس ناب مادر شدن رو چشیدم.. الان میخوام خاظره زایمانم رو برای ما خوشکلام بگم...الان که دارم مینویسم دختر نازم کنارم خوابیده و 3روز دیگه به امید خدا 1ماهه میشه خوب بریم سراغ خاطره زایمانم جمعه عصر به همراه ایمان و خواهرم اماده شدم و عکس توی اتاق دخترم گرفتیم و به سوی بیمارستان حرکت کردیم..حس اونموقع ام یه حس غریب بود..یه حس خوشحالی ترس ناراحتی.. اصلا نمیتونم بگم خوشحال بودم ناراحت یا میترسیدم چون همشو داشتم بیشتر از همه فکر این رو میکردم که از ایمان دارم جدا میشم و ناراح...
27 مهر 1393

37 هفته و 3روز

سلام ناز دخمل مامان خوبی خانومی من.گل دخترم دیگه چیزی به اومدن شما نمونده و من.....استرس تمام وجودمو گرفته...استرس اینکه نتونم مادر خوبی باشم و مسوولیت قبول کنم...استرس زندگی جدید و 3نفرمون....ان شاالله خدا یاری کنه همونطور که تا الان پشتو پناهمون بود گل دختر مامان دیروز نامه بیمارستان رو گرفتم و شما کمتر از 4روز دیگه میایی گل دخترم و زمینی میشی به امید و یاری خدااااا ان شاالله که سلامت بدنیا میایی خانومی من خوب از بابا ایمان بگم که نمیدونی چقدر ذوق داره و برای خودمم تعجب آوره از دیشب تا حالا ام که اسم جدید روی منو شما گذاشته و هروقت میخواد صدام کنه میگه کپلکام کجایید خخخخ کلی ام دوق...
26 شهريور 1393

یه پست ویژه برای دوستای ویژه

سلام دوستای نازم میدونم خیلی خیلی تنبلی کردم و بد قولی مخصوصا برای عکسای سیسمونی دخملی ولی بخاطر یه سری مشکلات و بدقولیای فروشنده ها هنوز سرویسم کامل نشده و عکس رو میزارم به امید خدا بعد از تکمیل میزارم دیگه میره برای بعد از زایمانم ببشقیددددددد اول خواستم از تک تکتون که توی دوران بارداری همراهم بودید کمکم کردید باهام شاد بودید و با غمم غمگین تشکر کنم و خدا رو سپاس کنم برای داشتن جواهر هایی مثل شما .... عاشقتونممممممممممممممم خواهریااااااااااااا... بعدم بخاطر راهنمایی ها و کمک هایی که این مدت بهم کردید اسم نمیبرم چون همتون ماهیددد بخوام اسم ببرم همه رو باید بگم دیگههه..... از خ...
26 شهريور 1393
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به پرنسای من می باشد